مهر فرزند
حاج یدالله همیشه مراقب بود چیزی در عزم و اراده او خللی وارد نکند تا از هدفی که داشت، باز نماند.
فرزندش ده روزه بود که به مرخصی آمد. قرار نبود بماند فقط می خواست سری به خانواده بزند و برگردد. وقتی به خانه آمد، همسرش گفت بچه را بیاورند تا او را ببیند ولی حاجی گفت: نه این کار را نکنید. نمی توانم زیاد بمانم و باید زود برگردم. اگر بچه را نشانم دهید، آن وقت مهر پدر و فرزندی مانع از برگشتنم به جبهه می شود. بگذارید او را نبینم تا راحت تر بتوانم دل بکنم.با این که به خانواده اش علاقه داشت، بدون این که فرزند تازه متولد شده را ببیند، دوباره به جبهه برگشت.
راوی: فاطمه کرمانی