
بسم رب الشهداء والصدیقین
معمولا شهدا انس عمیقی با حضرت زهرا(س) داشتند و از برخی از آنها خاطرات زیبایی نقل شده است.
اشک های شهید علیرضا رستمی
🖍مرداد سال 1381 بود ، برای گذراندن دوره طرح ولایت به دانشگاه شهید عباسپور تهران رفته بودیم .
🔹آن روزها مصادف شده بود با ایام فاطمیه و چند شبی در دانشگاه مراسمی به همین مناسبت برگزار می شد؛ شب آخر مراسم جمعیت خیلی زیاد بود و جا کم بود توی صف سوم و یا چهارم نشسته بودم .
🔖مردبلند قامت و درشت هیکلی با چهره ای نوارنی وارد شد و داشت دنبال جا می گشت؛ سیمای نورانیش بر دلم نشست کنارم به اندازه یک آدم ریز نقش جا بود؛ خودم را جمع و جور کردم و برایش جا باز کردم و اشاره کردم کنارم جا هست ، بچه های دیگر هم جا باز کردند و او هم نشست.
🔸در ابتدا یکی از بچه ها غرغر کرد اما وقتی که او با لحنی محبت آمیز از همه عذرخواهی و تشکر کرد، خودش شرمنده شد. و این تواضعش سبب شد مهرش بیشتر بر دلم بنشیند.
🔹با اتمام سخنرانی ؛ روضه خوانی شروع شد ، روضه هایش جانسوز بود ؛ لحظاتی بعد گریه های آن مرد شروع شد و شدت گرفت ؛ چنان شانه هایش از گریه تکان می خورد که من را نیز تکان می داد.
گریه هاش عجیب بود درست مثل یک کودکی معصوم که مادرش را از دست داده؛ داشت گریه می کرد، از این شدت گریه تعجب کردم؛ به آدمی به آن هیکل نمی خورد که این گونه گریه کند.
راوی سید مهدی موسوی
#شهید_علیرضا_رستمی
#شهید_زهرایی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#شهدای_راوی
#شهدای_فارس